نمایشگاه بایگانی الف
توضیحات و استیتمنت نمایشگاه
ماده چیست مگر جز کثرت مصداق؟ گاه سوگند (گوگرد) شاهد نجات است از تهمت و نمک گواه است بر مصونیت و ماندگاری. همهچیز ناقص است و درکناشدنی، مگر چنانکه گوید: «از سخن پیشترآ تا فراخی بینی و عرصه بینی. بنگر که تو دور نزدیکی یا نزدیک دوری؟»* مهسا الف در نمایش اخیرش دو برخورد مجزا دارد به آن الفِ بیرونتاخته که هیچ آن را درک نکرد: در یکی نگاهی دوباره میاندازد به «مقدمهای بر کتابخانهی الف» که پیشتر در دوسالانهی مجسمهسازی در موزهی هنرهای معاصر تهران [۱۳۹۶] به نمایش گذاشته شد و همچون مقدمه که در انتهای نگارش متن نوشته میشود، دیباچهای بود بعد از پروژهی بزرگتری به نام «کتابخانهی الف» که هنرمند در آن موقن به گونهای حفظ کتاب از دید مخرب خواننده به روش نمکسود کردن بود؛ در این شیوهی نگهداری، کتاب نه قابل خوانش است و نه حتی تورق. در برخورد دیگر ضبّاط تازهترین پروژهاش بهنام «بایگانی الف» میشود که مفروض بر یک منطقِ تدوین و ترتیب در چیدمان تصاویر و نشانههایی است که به ماده تقلیل یافتهاند. هر دو پروژهی پیشین و اخیر، در تکریم ماده اشتراک دارند اما رفتاری مجزا را در کنش بایگانی برگزیدهاند. «بایگانی الف» شامل مجموعهای خودنگاره بر سقف، نسخههای سوخته و بریدهشده بر دیوار و باقیماندههایشان است که در محیط تیرهی منفی یک بههمراه کتابهای نمکسودشدهی کتابخانه در محیط روشن طبقهی همکف گالری چیده شدهاند. در آثار مهسا الف فیزیک ماده بر کاربرد آن بهعنوان مدیوم اولویت مییابد؛ نمک رسالت متن را به بهای ماندگاریاش سلب میکند، سوگند (گوگرد)، سخن را میسوزاند و دستمال، پاککنندهی خود نگاره میشود. نقاشی اینجا دیگر نه یک کنش نقاشانه، که تنها ابزاری است مصرفشده در تدوین بایگانی: ابتدا هنرمند دست به خلق خودنگاره زده و بعدتر به مخدوش کردن خودنگاره پرداخته است. نکند شعر و نقاشی جز تقلیدی نباشد، که در آن نه شیای ساخته شده و نه آنگونه که باید بهدرستی شیای توصیف میشود؟ در ادامهی رویکرد ناخوانایی و شکست خوانش در پروژهی «کتابخانهی الف»، مخاطب در «بایگانی الف» نیز با یک موقعیت فقدان و روایتگری مواد [به ظاهر] روبرو میشود. آثار در این چیدمانها از ویژگی اصلیشان سلب شدهاند؛ خودنگاره از هویت، کتاب از نوشته و سند از حجت. الف به صفر میرساند، ارزشزدایی میکند، تعالی را از نقاشی میگیرد و رسالت را از متن. بعدتر، آنچه را که پس گرفته در شکلی جدید بازمیگرداند: باقیماندهها. در اینجا باقیماندهها روایتگر فقداناند [به ظاهر] و در نقشی ضد مدیوم، پیش از مدیوم اولویت مییابند: نمک، گوگرد، دستمالِ پاککننده و خرده تراشها. برخلاف کتابهای نمکسودشدهی کتابخانه که مخاطب را در ورطهای از انفعال به حال خود رها میکند، بایگانی اما بیشباهت به یک بازی رمزگانی نیست؛ یک رابطهی دلبخواهی که برقرار است میان مواد و نشانههای مستتر در نوشتههایی که بر دیوار نمایشگاه نقش بستهاند. * بریدهای از مقالات شمس تبریزی